فایل ورد قابل ویرایش
توضیحی مختصر از مقاله :
چكيده
انرژي به عنوان يكي از مهم ترين عوامل توليد و هم چنين به عنوان يكي از ضروري ترين محصولات نهايي، جايگاه ويژه اي در اقتصاد كشور داراست. از سوي ديگر با توجه به گستردگي منابع انرژي در ايران و هم چنين تأثيرات سوء مصرف انرژي بر آلودگي هوا و تغييرات آب و هوايي، برنامه ريزي براي مصرف انرژي اهميت فراوان داشته و بايد با دقت بسيار انجام گيرد. این مقاله، با توجه به شکاف مصرف بین ایران و کشورهایOECD و چگونگی تعدیل این شکاف در آینده با استفاده از ابزارهای لازم جهت سیاست گذاری برای کاهش مصرف انرژی در بخش های غیره مولد با بکارگیری تجزیه و تحلیل رگرسیونی با استفاده از روش گشتاور خود تعمیم یافته (GMM)به برآورد تابع تقاضای مصرف انرژی درایران طی سالهای 89-68 بر اساس متغیرهای اجتماعی-اقتصادی پرداخته و با استفاده از مدل سیستم دینامیکی(SD) مقدار انرژی مورد نیاز کشور را تا افق 1404 پیش بینی کرده است. نتایج حاصل از این مطالعه تاثیر منفی و معنادار درآمد بر مصرف انرژی و تاثیر مثبت و معنادار متغیرهای صادرات و جمعیت بر انرژی و روند نزولی مصرف انرژی را نشان می دهد.
کلید واژه: تابع تقاضا، کشش قیمتی، مصرف انرژی، سیستم دینامیکی
طبقه بندی JEL :Q11,Q21,C01,C32,D12
مقدمه:
افزایش تقاضای جهانی برای انرژی نیازمند توسعه روش های پیش بینی است. برآورد تقاضای انرژی بر اساس شاخص های اقتصادی و غیر اقتصادی،ممکن است توسط برخی از مدل های آماری، ریاضی، و شبیه سازی خطی یا غیر خطی به دست آورده شود.
مدلسازی مصرف انرژی معمولا براساس مصرف دوره ای(واقعی) و رابطه این مصرف با دیگر متغیرهای مرتبط از جمله اقتصادی، جمعیتی، شاخص های آب و هوایی و مانند اینها صورت می گیرد. در حال حاضر، مدلسازی انرژی، موضوع مورد علاقه ی گسترده در میان مهندسین و دانشمندان در رابطه با مشکلات تولید و مصرف انرژی است. در حال حاضر مدل سازی در برخی از زمینه های نرم افزاری توانایی ساخت مشارکتهای مفید برای برنامه ریزی و تدوین سیاست است. در این راستا، برنامه ریزی انرژی بدون دانشی مستدل از مصارف گذشته و حال انرژی و به احتمال زیاد خواسته های آینده امکان پذیر نیست. مدلسازی و پیش بینی مصرف انرژی نقش حیاتی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه برای سیاست گذاران و سازمان های مرتبط بازی می کند. برآورد کمتر از مصرف ممکن است منجر به قطع پتانسیلی شود که ویرانگر زندگی و اقتصاد هستند، ضمن اینکه برآورد بیش از حد ممکن است منجر به ظرفیت های بیکارغیر ضروری شود که به معنی از دست دادن منابع مالی می باشد. بنابراین، بهتر است مصرف انرژی با دقت خوبی به منظور جلوگیری از اشتباهات پرهزینه مدل سازی شود. همچنین، بهتر است ،از مدل هایی که می تواند به صورت غیر خطی در میان متغیرها رفتار کند، استفاده شود. (مثلاً ماهیت مورد انتظار داده مصرف انرژی غیر خطی است.)
نظرات شما عزیزان: